تفاوت انجام پایان نامه مدیریت بیمه با مدیریت منابع انسانی

انجام پایان نامه برای مدیریت بیمه چه تفاوت هایی با مدیریت منابع انسانی دارد؟

در گرایش های رشته مدیریت و برای انجام پروپوزال و پایان نامه باید دقت زیاد شود که موضوع انتخابی در حیطه تخصصی همان گرایش باشد . اگرچه شاهد موضوعات مشترک در میان برخی رشته ها هستیم ولی برخی گرایش ها هم دارای موضوعات تخصصی تری هستند . مدیریت بیمه یکی از آن رشته ها می باشد که باید تمایز بیشتری با سایر گرایش ها از جمله مدیریت منابع انسانی داشته باشد .
به متن زیر در مورد مدیریت ریسک و بیمه توجه کنید :
مطالعه مدیریت ریسک بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد.منابع متعدد(کراک فورد در سال ۱۹۸۲؛ هارینگتون و نیهاس در سال ۲۰۰۳؛ ویلیام و هنز در سال ۱۹۹۵) منبع مدیریت ریسک مدرن در سالهای ۱۹۵۵-۱۹۶۴ تاریخ گذاری شد.اسنیدر (۱۹۵۶) مشاهده کرد که هیچ کتابی در ارتباط با مدیریت ریسک در آن زمان وجود نداشت، و هیچ دانشگاهی دوره های این درس را ارائه نداده بود.دو کتاب علمی ابتدایی بوسیله مهر و هدگ(۱۹۶۳) و ویلیلامو همز(۱۹۶۴) انتشار یافته بود.محتوی آن کتابها مدیریت ریسک خالص را پوشش داده بود ،که مانعریسک شرکت مالی شده بود.بطور موازی،مهندسان طرح های مدیریت ریسک تکنولوژیکی را توسعه داده بودند.ریسک عملیاتی تا حدی تلفات تکنولوژیکی را پوشش می دهد:امروزه،ریسک عملیاتی باید توسط شرکتها اداره شده باشد و برای بانکها و شرکتهای بیمه تنظیم شده باشد.مهندسان همچنین ریسک سیاسی پروژه ها را در نظر می گیرند.
مدیریت ریسک مدتها پیش با استفاده از بیمه بازار برای حفاظت منحصر به فرد و شرکتهایی با تلفات گوناگون به همراه حوادث اجتماع یافته بود(هرینگتون و نیهاس در سال ۲۰۰۳).در سال ۱۹۸۲ کراک فورد اینگونه نوشت:”تسهیلات موثر بلاجبار ادامه می یابد که ریسک های خالص و سفته بازی باید توسط دستورالمل های مختلف در یک شرکت در دست گرفته شده باشد،حتی از طریق نظریه ممکن است برای آن دسته از مواردی که اداره شده مورد بحث قرار گیرد.بنابراین برای اهداف عملی، تاکیید مدیریت ریسک در مورد ریسک های خالص ادامه می یابد”.در این ملاحظه،ریسک سفته بازی برای ریسک های مالی نسبت به تعریف جاری از ریسک سفته بازی بیشتر ارتباط یافته است.
شرکتهای جدید مدیریت ریسک خالص در طول نیمه دهه ۱۹۵۰ به عنوان تناوب هایی برای بیمه بازار هنگامی که انواع مختلف پوشش بیمه بسیار پرهزینه و ناقص می شود،پدیدار شدند.چندین ریسک تجارت برای بیمه،پرهزینه یا غیر ممکن بودند.طی دهه ۱۹۶۰، فعالیت های برنامه ریزی محتمل الوقوع گسترش یافت، و پیش گیری از ریسکهای مختلف یا فعالیتهای خود حفاظتی و ابزارهای خود بیمه گری برخلاف برخی اتلاف ها در این مکان قرار گرفت.فعالیتهای پیش گیری و پوشش برای بیماری ها و حوادث مربوط به کار در شرکتها در طی این دوره رخ داد.
استفاده از مشتقات به عنوان ابزارهایی برای اداره به عنوان ریسک بیمه شدنی و بیمه نشدنی در دهه ۱۹۷۰ آغاز شد، و به سرعت در طول دهه ۱۹۸۰ گسترش یافت.همچنین در دهه ۱۹۸۰ بود که شرکتها شروع به در نظر گرفتن مدیریت مالی یا مدیریت سهام کردند.مدیریت ریسک مالی مکملی برای مدیریت ریسک خالص برای بسیاری شرکتها شده است.موسسات مالی،شامل بانکها و شرکتهای بیمه، فعالیتهای مدیریت ریسک اعتباری و ریسک بازارشان طی دهه ۱۹۸۰ تشدید شد.ریسک عملیاتی و مدیریت ریسک تسویه پذیری در دهه ۱۹۹۰ ظاهر شد.
قانون بین المللی ریسک همچنین در دهه ۱۹۸۰ آغاز شد.موسسات مالی طرح های مدیریت ریسک داخلی و قواعد محاسبه سرمایه برای حفاظت خودشان از ریسکهای پیش بینی نشده و کاهش سرمایه تنظیمی را توسعه دادند.در همان زمان حکومت مدیریت ریسک ضروری شد،مدیریت ریسک جامع معرفی شده بود،و موقعیت مسئول ریسک (CRO) ایجاد شده بود.
احیای شایعات مختلف و ورشکستگی ها از مدیریت ریسک خالص حاصل می شود،قانون ساربانز اکسلی در آمریکا در سال ۲۰۰۲ معرفی شده بود،پیمان حکومت برای شرکتها قانون گذاری شده بود.ارز سهام،شامل NYSE (ارز سهام نیویورک) در سال ۲۰۰۲ (بلانکارد و دیون در سال ۲۰۰۴)است،همچنین قوانین حکومت مدیریت ریسک برای شرکتهای فهرست شده،اضافه شد.اگرچه تمام این قواعد،قوانین و طرح های مدیریت ریسک برای جلوگیری از بحران مالی که در سال ۲۰۰۷ آغاز شد کافی نبود.این امر ضرورتا تنظیم ریسکها و قوانین حکومت نیست که ناکافی بودند،بلکه بیشتر کاربرد و اجرایشان است که ضرورت دارند.آنها اساسا برای مدیران شناخته شده که در بازارهای مختلف به صورت قاعده وار قاعده و قوانین را احاطه می کنند،محدود شده بودند.اگرچه به نظر می رسد که اقدامات منحرف در سالهای پیشین بحران مالی بیشتر رایج شده بود،یک گرایش منظم صاحبان قدرت پیش بینی،توجه،یا ظاهرا توبیخ رسمی نشده است.
این مقاله تاریخچه شرکت مالی و مدیریت ریسک غیرمالی را مرور می کند.ما حداکثر مرحله برجسته را ارائه می دهیم و حوادث و مراحل اصلی که توسعه اش را تقویت کرده،تحلیل می کنیم.ما همچنین مدیریت ریسک و تنظیمی،و انتقاد کاربرد مدیریت ریسک در سالهای پیشین بحران مالی اخیر را مورد بحث و گفتگو قرار می دهیم.
مدیریت ریسک اخیرا یک عملکرد شرکتی است.مراحل برجسته تاریخی برای شرح سیر تکاملی شان مفید هستند.مدیریت ریسک نوین بعد از سال ۱۹۵۵ شروع شد.از اوایل دهه ۱۹۷۰، مفهوممدیریت ریسک مالی به طور قابل ملاحظه ای نمو پیدا کرد.بطور برجسته مدیریت ریسک برای پوشش بیمه بازار کمتر محدود شده بود، که اکنون یک ابزار رقابت حفاظتی در نظر گرفته شده است که چندین فعالیت مدیریت ریسک دیگر را تکمیل می کند.بعد از جنگ جهانی دوم،شرکتهای بزرگ با سهام گوناگون سرمایه های مادی ،توسعه خود بیمه گری مغایر با ریسکها را آغاز کردند،که آنها به طور موثر بیمه کننده ها را برای تعدادی ریسکهای کوچک پوشش می دهند.خود بیمه گری دست آوردهای مالی یک رویداد مضر یا تلفات یک حادثه را پوشش می دهد.(ارلیچ و بیکر در سال ۱۹۷۲؛دیون و اکهوت در سال ۱۹۸۵).یک نمونه فعالیت خود بیمه گری ایجاد یک نقدینگی معجزه آسای اندوخته سرمایه برای پوشش تلفات نتیجه گرفته از یک حادثه یا یک نوسان خنثی بازار را شامل می شود.اکنون به طور مکرر مدیریت ریسک که برای کاهش دست آوردهای مالی فجایع استفاده می شود،یک شکل خود بیمه گری است.
فعالیتهای حفاظت از خود همچنین بسیار مهم است.این نوع فعالیت بر احتمالات تلفات یا هزینه ها پیش از اینکه آنها رخ دهند،اثر می گذارد.این مورد همچنین می تواند بر توزیع مکان یابی پیش بینی تلفات اثر بگذارد.پیش گیری حافظه طبیعی ترین شکل حفاظت از خود است.اقدام احتیاطی یک شکل حفاظت از خود برای آنچه کهمورد شک واقع شده به کار گرفته شده است اما حوادث برای احتمالات و دست آوردهای مالی شناخته نشده،تعریف نشده است.فراگیری نوعی از چنین حوادث است(کوربیج و دیگران در سال ۲۰۱۳).تمام فعالیتهای حفاظت و جلوگیری بخشی از مدیریت ریسک است.
نقش قدیمی بیمه کننده ها به طور جدی در دهه ۱۹۸۰ در آمریکا،بویژه طی بحران بیمه بدهکاری بوسیله حق بیمه گزاف و پوشش ریسک جزئی مشخص شده،مورد تحقیق قرار گرفت.در آن دهه، شکل های متغیر حفاظت از انواع ریسکها،مانند گرفتاری ها(شرکت تابعه که ریسکهای مختلف را بیمه می کرد و موارد بزرگتر را بیمه اتکایی می کرد)،گروههای نگهداری ریسک(گروههایی از شرکتها در صنعت یا منطقه ای که با یکدیگر برای حفاظت خودشان از ریسکهای رایج متحد می شوند)،و بیمه محدود(توزیع ریسکها در طی زمان برای یک فرد قرار گرفته در معرض ریسک به جای اینکه میان افراد در معرض ریسک باشد) پدیدار شد.
مفهوم مدیریت ریسک در بخش مالی در دهه ۱۹۷۰ تغییرات اساسی کرد،که مدیریت ریسک مالی یک اولویت برای چندین شرکت شامل بانکها،بیمه کننده ها و سرمایه گذاری های غیر مالی نمایش داده شده برای نوسانات قیمت مختلف مانند ریسکهای مرتبط با نرخ بهره،برگشت های بازار سهام،نرخ بورس،و هزینه های مواد خام یا اجناس شد.
این تحول بوسیله اکثریت افزایش در نوسانات قیمت که در بالا اشاره شده،جرقه زده شد.بویژه،تعادل ثابت پول از بین رفت،و قیمت های اجناس بیشتر تغییر پیدا کرد.همچنین خطرات فجایع طبیعی به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت.از نظر تاریخی،شرکتها برای حفاظت خودشان از این ریسکهای مالی،سطوح تتمه حساب یا فعالیتهای حقیقی(اندوخته نقدینگی) را استفاده کردند.برای افزایش انعطاف پذیری یا برای کاهش هزینه فعالیتهای پوشش ریسک سنتی،مشتقات بطور افزاینده استفاده شدند.
مشتقات قراردادهایی هستند که دارنده را از ریسکها حفاظت می کند.مقادیر آنها وابسته به مقدار و تغییرپذیری حمایتگر،یا دارایی ها یا مقدار شاخص است که براساس قراردادها هستند.مشتقات شناخته شده قراردادها،اختیارات،پیش فروش ها و معاوضات را پیش می برند. درابتدا مشتقات به عنوان اشکال بیمه برای حفاظت اشخاص و شرکتها از حداکثر نوسانات ریسک مورد توجه قرار گرفتند.اگرچه،سفته به سرعت در بازارهای مختلف ظاهر شد،باعث ریسکهای دیگری شد که به طور افزاینده برای کنترل یا اداره مشکل بود.علاوه بر این،تکثیر مشتقات ریسکهای جهانی سهام شرکتها را مشکل تر می کند.(مخصوصا انبوه سازی و شناسایی توزیع ارجاع قیمت اشکال مالی)
در همان زمان،تعریف مدیریت ریسک همگانی شد.تصمیمات مدیریت ریسک اکنون تصمیمات مالی هستند که باید براساس اثرشان روی شرکت یا مقدار سهام،بیشتر از اینکه تا چه اندازه به خوبی آنها ریسکهای حتمی را پوشش میدهند،ارزیابی شده باشد.این تغییر در تعریف بویژه برای شرکتهای عمومی بزرگ به کار می رود که،به بیانی دیگر ممکن است شرکتهایی باشند که حداقل نیاز حفاظت ریسک را دارند(جدای از ریسک سفته بازی)،به این دلیل که آنها نسبت به شرکتهای کوچک برای گوناگونی های طبیعی به راحتی قابلیت بیشتری دارند.بویژه،سهام داران می توانند سهام هایشان را در بازارهای مالی با قیمت کمتر از شرکتهایی که سهام شان را تصرف می کنند،گسترش دهند.
۲٫۲٫مراحل برجسته در مدیریت ریسک مالی
جدول های زیر اطلاعات مهم در سیر تکاملی مدیریت ریسک(جدول۱) و مشتقات و تولیدات مالی ساختار یافته(جدول۲) را نشان می دهد.پیدایش نظریه مالی مدرن عموما با کار اصلی لویس بیکلر در سال ۱۹۹۰ که اولین فرد برای استفاده طرح برونیان برای تحلیل نوسانات سرمایه مالی بود،همراه شد.اگرچه،این مورد تنها در دهه۱۹۳۰ که تحقیقاتی در مورد هزینه دارایی های مالی صورت می گرفت،آغاز شد.انجمن سرمایه گذاری امریکا(AFA) برای اولین بار در سال ۱۹۳۹ در فیلادلفیا نشستی را برگزار کردند.در همان زمان،تحقیق روی سرمایه گذاری خصوصا با هزینه کارگذاری،راندمان بازار مالی،و کشف استراتژی های مفید(شامل پیش بینی هزینه های سرمایه) مرتبط بود.سال ۱۹۳۲ پیدایش اجتماع ریسک و بیمه امریکا نامیده شد.اولین مطالعات علمی بیمه در مجله بیمه انتشار یافت،که در سال ۱۹۶۴ دوباره مجله ریسک و بیمه نام گذاری شد(ویس و کیو در سال ۲۰۰۸).به تبع آنمجلات تخصصی دیگر،شامل مدیریت ریسک(پیشتر خریدار بیمه ملی نامیده می شد)توسط جامعه مدیریت ریسک و بیمه(RIMS)انتشار یافت،یک انجمن حرفه ای مدیران ریسک در سال ۱۹۵۰ همراه با مقالات انتشار یافته ریسک و بیمه ژنو،توسط انجمن ژنو که از سال۱۹۷۶ تاسیس شده بود،بنیاد نهاده شد.
این تنها در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بود که محققان(مارکو ویتز،لینتنر،ترینر،شارپ،و موسین) مطالعات بنیادی تصمیمات مالی را بعهده گرفتند.این مطالعات در نظریه جدید انتخاب سهام بر اساس(طرح قیمت گذاری دارایی سرمایه) CAPMنتیجه داد.این دوره بوسیله مقالات متحولی در زمینه مالی که نویسندگان را به دریافت جایزه نوبل سوق میداد نام گذاری شده بود.همچنان تنها در اوایل دهه ۱۹۷۰ بود که محصولات اصلی مدیریت ریسک مالی ظاهر شد،و اینکه طرح نظری ابتدایی پوشش مدرن ریسک انتشار یافت.
طرح بلک و اسکولس بدون شک محبوب ترین طرح های اخیر است.این نویسندگان اولین افراد بودند که قاعده واضحی برای قیمت گذاری مشتقات،با ذکر نام یک انتخاب پیشنهاد کردند.این طرح بسیار دگرگون کننده بود که اکثریت مجلات مالی برای انتشار اولین نسخه آن پذیرفته نشده بودند.در نهایت در مجله اقتصاد سیاسی در سال ۱۹۷۳ منتشر شده بود.اواخر آن سال، مرتون یک تعمیم را در مجله بل علم اقتصاد و مدیریت انتشار داد.بعد از ان مشتقات پوشش ریسک،ارز پول رایج، و ارز نرخ بهره،و OTC(فروش خارج از بورس) یا فراتر از انتخاب های معکوس به سرعت گسترش یافت.دارایی از نظر ریاضی و محبوبیت کامپیوترها،رشد و استفاده از مشتقات را تسریع کرد.
این دوره نقطه شروعی برای توسعه شدید تحقیق در ارتباط با قیمت گذاری مشتقات است.اگرچه پوشش محصولات کشاورزی در شیکاگو سال ۱۸۶۴ آغاز شد(و در ژاپن برای قیمت برنج در سال ۱۷۳۰)،تنها در سال ۱۹۷۲ بود که مشتقات دارایی های مالی در آن شهر امریکایی ظاهر شد(هیئت مدیره تجارت شیکاگو،CBOT).سال ۱۹۷۳ یک نقطه بازگشت در تاریخچه مالی به دلیل دیگری نام گذاری شد:ساخت CBOE (هیئت مدیره اختیارات بورس شیکاگو)،همراه با اتاق پایاپای.
رشد بازار اختیارات بعد از قراردادهای متعارف هیئت مدیره اختیارات بورس شیکاگو گسترش یافت و نیاز بازارهای فرعی به تولید دارایی های نقدینگی برای تاثیر پذیری بازار توسعه یافت(اسمیت،اسمیتسون و ویکمن در سال ۱۹۹۰).طی دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰،اجرای این پوشش ریسک تولیدات عاملان بازار برای ریسکی که آنها در فعالیتهای سرمایه گذاری باقاعده شان وارد می کنند،حساس شده بود.
به طور پیوسته ابزارهای آماری جدید در مکان بانکها و دفاتر نمایندگی نرخ برای انتخاب مشتریان(برای مثال امتیاز اعتباری)و اداره ریسک اعتباری قرار گرفته بود.این ابزارها ممیزی قرارداد،ریسک اعتباری و قیمت گذاری ریسک را تسهیل کرد.توافقبازل در سال ۱۹۸۸ دیدگاه قاعده واری از ریسک را پیشنهاد کرده است.
در اواخر دهه ۱۹۸۰،تغییر پذیری بالای بازار بانکهای بزرگ سرمایه گذاری آمریکا برای قرار گرفتن در مکان ساختمان های مدیریت ریسک(فیلد در سال ۲۰۰۳) ممهیز شد.جی پی مورگان ۲ طرح مدیریت ریسک داخلی شناخته شده ای را -استانداردهای ریسک برای ریسک بازار و استانداردهای اعتباری برای ریسک اعتباری-در سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۷ توسعه داد.این دو طرح اندازه گیری ریسکها در شکل سهام با در نظر گرفتن وابستگی هایشان و مقدار استفاده در ریسک برای ریسک ذخیره سهام را محدود می کند.انتشار طرح استانداردهای ریسکاندازه گیری ارزش در معرض ریسک(VaR) بین همانند حرفه ای و علمی ترویج یافت.این امر از بیمه کننده ها تاثیر گرفته بود،که یک اندازه گیری ریسک مشابه برای محاسبه حداکثر تلفاتشان(MPY یا حداکثر احتمال تلفات انبوه سالانه؛کامینگ و فریفلدر در سال ۱۹۷۸) استفاده شد.میزان ریسک حداکثر میزانی است که یک سهام یا شرکت می تواند طی دوره زمانی داده شده،در سطح مشخصی از اعتماد به نفس از دست بدهد.این مقدار همچنین به یک نفر اجازه می دهد که سرمایه مطلوب مورد نیاز برای حفاظت شرکتها یا سرمایه ها از تلفات پیش بینی شده و نشده را اندازه گیری کند.(اسکایلت در سال ۲۰۰۳)
این ابزارهای مدیریت ریسک جدید وسایل مهم برای محاسبه سرمایه تنظیمی بانکها تحت بازل ۲ و ۳ هستند.آنها همچنین برای تحلیل حداکثر اولین تلفات متحمل شده در سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ به دنبال سوء استفاده از مشتقات استفاده شدند.(پروکتر و گمبل،ارنج کونتی،و خانواده بارینگ).این بحران های ریسک اعتباری اینگونه است:بحران اسیایی،بحران روسی،و متلاشی شدن دوره طولانی مدیریت سرمایه(LTCM).پوشش ریسک دوره طولانی مدیریت سرمایه برای ریسکهای مختلف بیش از اندازه در معرض قرار گرفته بود.اسیایی ها و روس ها به طور پیوسته در تعهداتشان کوتاهی کردند،دوره طولانی مدیریت سرمایه برای مسیر کوتاه دارایی های نقدینگی برای مواجهه با تعهداتشان آغاز شد؛این کمبود بودجه به سرعت به ریسک قراردادی تبدیل شد.(جوریون در سال ۲۰۰۰)
مدیریت ریسکدر اواخر دهه ۱۹۹۰ به صورت امور شرکتی درآمد.اکثریت جهت یابی در سیاست مدیریت شرکتها(و کنترل) تصمیم گیری شد و اکنون توسط دبیر هیئت مدیره ایجاد شده است.غالبا کمیته نظارتگران به این تصمیمات رسیدگی می کنند،اگرچه برخی موسسات مالی بزرگ کمیته های مدیریت ریسک را در مکان بر پا می کنند.موقعیت مسئول ریسک یا همان CRO پدیدار شد.
ذخیره های کافی سرمایه یک نگرانی بزرگ در اوایل دهه۲۰۰۰ به دنبال اکثریت قراردادها در اواخر دهه ۱۹۹۰ و ورشکستگی انرون در سال ۲۰۰۱ را ایجاد کرد.بازل۲ قوانین شدید بیشتری را برای بانکها معرفی کرد.علاوه بر این برای اصلاح نتایج مدیریت ریسک اعتباری،قوانین جدید توافق برای ریسک عملیاتی معرفی شد.اگرچه،قانون گذاران درباره اداره ریسکهای مدیریت مختلف و پوشش ریسک سرمایه،خصوصا دارایی های مقرری مختصرا اظهاراتی داشتهاند.مردم شهر کبک به یک اندازه اهمال کار بودند:پرداخت نهایی سپرده نقدی و قرار دادن ان در کبک(فرانسه)،اکثریت دارایی مقرری،بالغ بر ۳۰ بیلیون دلار در بحران مالی اخیر از دست رفت،که شامل حذف ۱۰ بیلیون دلار توسط مقاله تجارتی فاجعه امیز مدیریت خطر،و سوء استفاده از این تولید ساخته شده با نرخ اعتبار AAAمی شود!رئیس ذخیره فدرال آمریکا،آلن گرینس پن به طور ویژه مسامحه کرد:او اغلب سخنرانی ضد و نقیض درباره فواید و ریسکهای همراه با استفاده از مشتقات و ظرفیت بازار مالی برای جذب ریسکها به طور موثر،بدون قواعد اضافی را ارائه می داد.بویژه تولیدات فروش خارج از بورس بدون بازبینی واقعی یا تنظیمی ریسک متقابل بسط و توسعه یافت.
تولیدات پوشش ریسک مالی برای پوشش انواع مختلف ریسک گسترش یافته است.۴خطر اصلی برای بانکها ریسک اعتباری(%۸۰ ریسک بانکها،شامل ریسک قراردادی)،ریسک بازار(%۵)،ریسک عملیاتی(%۱۵)،ریسک نقدینگی(هنوز کمیت آن به خوبی تعیین نشده و معمولا در گستره واگذاری بین اوراق قرضه خصوصی و عمومی را شامل می شود) هستند.ریسک بازار،ریسک قیمتهای تغییر پذیر یا بازگشت دارایی ها را نشان می دهد،و ریسک اعتباری برای ریسک قراردادی پیوسته شده است(اگرچه مطالعات اخیر برابری ریسک قراردادی برای حداکثر بازه از %۲۵ تا %۸۵ گستره واگذاری بین اوراق قرضه خصوصی و عمومی را تخمین میزند،التون و دیگران در سال ۲۰۰۱؛دیون و دیگران در سال ۲۰۱۰).توافق بازل در سال ۲۰۰۴ این ریسکها را خاطر نشان می کند.تنها ریسک اعتباری در سال ۱۹۸۸ پوشش داده شده بود؛سالها بعد در سال ۱۹۹۶ مورد ملاحظه قرار گرفت.این مورد به سرعت معامله تنطیمی ریسک بازار که برای مدیریت سهام این ریسکبه طور ناقص تطبیق شده بود را آشکار کرد.بنابراین مقامات منضبط بانکها را برای اندازه گیری ریسک بازار طرح های داخلی استفاده می کنند.در مقابل،معامله سهام ریسک اعتباری تنها در سال ۲۰۰۴ تحت تسلط بازل۳ آغاز شد.
جدول ۲ تاریخ های اصلی که مشتقات و تولیدات ساختار یافته ظاهر شدند را نشان می دهد.محتوی این جدول از جوریون(۲۰۰۱)،کروهی،گالایی،و مارک(۲۰۰۰)،رون کالی(۲۰۰۱)،فیلد(۲۰۰۳)،و مدارک الکترونیکی دیگر گرفته شده است.تعداد کمی از مشتقات و تولیدات ساختار یافته از دهه۲۰۰۰ عرضه شد.یک نشریه مخصوص از مجله ریسک و بیمه منتشر شده در سپتامبر ۲۰۰۹ روی مدیریت ریسک بیمه کننده و استفاده آنها از مشتقات شان،تولیدات ساختار یافته،و درگیری شان با اوراق بهادار تمرکز کرده است.مطالعه مختصر مقالات توسط کامینز و ویس(سال۲۰۰۹)و کامینز و ترینر(سال۲۰۰۹) مورد اهمیت واقع شد.در ارتباط با مدیریت ریسک و درخواست بیمه،به مقاله های مک مین و گارون(سال۲۰۱۳)،و درباره قوانین بیمه کننده به مقاله های کلین (سال ۲۰۱۳) مراجعه کنید.
هدف شرکت مدیریت ریسک ایجاد یک چارچوب منبع است که به شرکتها اجازه خواهد داد با ریسک و بلاتکلیفی در کشمکش باشند.ریسک ها به تمام فعالیتهای اقتصادی و مالی شرکتها نزدیک هستند.شناسایی ریسک،سنجش و روند مدیریت بخشی از توسعه استراتژی شرکتها است؛این امر باید در بالاترین سطح،با ذکر مثالی از رئیسان هیئت مدیره طراحی و برنامه ریزی شده باشد.روش های مدیریت ریسک جامعباید تمام ریسک ها و وابسته های آنها را که شرکت در معرض نمایش قرار داده،ارزیابی،کنترل و دیده بانی کند.در حالت کلی یک ریسک ضعیف ترکیبی از احتمال یا تناوب یک حادثه و نتایج ان است،که معمولا خنثی است.این امر می تواند توسط تغییر پذیری نتایج اندازه گیری شده باشد اما اهمیت بیشتر به توزیع اغلب لازم است.تردید به دلیل احتمال یک حادثه نامعلوم که اغلب ناشناخته است،مانند اثراتش دقت کمتری را نیاز دارد.در این مورد ما به پیشگیری بیشتر از فعالیتهای جلوگیری برای حفاظت در مقابل شک و تردید اشاره می کنیم.در نهایت ریسک مالی متشکل از عهده دار شدن فعالیتهای فرصت طلبانه مربوط به ریسک های آینده است که ممکن است نتایج مثبت و منفی را ایجاد کند.
در این مقاله،مدیریت خطر به معنی مجموعه فعالیتهای مالی و موثر است که ارزش یک شرکت یا سهام با کاهش هزینه های همراه با گردش پول تغییر پذیر به حد اعلی رسیده است(استولز سال ۱۹۹۶،۲۰۰۳).فعالیتهای اصلی مدیریت ریسک،گوناگونی و پوشش ریسک با استفاده از ابزارهای مختلف،شامل مشتقات و تولیدات ساختار یافته،بیمه بازار،خود بیمه گری و حفاظت از خود هستند.هزینه های اصلی شرکتها حداقل هزینه های ریسک شدید مالی،حق بیمه ریسک برای شرکا(شرط بندان)،مالیات های درآمد انتظار رفته،ارزیابی مالی را پیگیری می کند.حرکت مدیران به سمت ریسک (میل به ریسک و بیزاری از ریسک) و شرکت دولت همچنین بر انتخاب فعالیتهای مدیریت ریسک تاثیر می گذارد.
۵ریسک اصلی وجود دارد:
ریسک خالص(بیمه شدنی یا غیر آن،و عدم الزام بیرونی در حضور ریسک های اخلاقی)
ریسک بازار(گوناگونی در بهای کالا،نرخ های بورس،برگشت دارایی)
ریسک پیش فرض(احتمال پیش فرض،نرخ وصول،ارائه پیش فرض)
ریسک عملیاتی(خطاهای کارمند،تقلب،تفکیک سیستم تکنولوژی اطلاعات)
ریسک نقدینگی:ریسک دارا نبودن سرمایه کافی برای مواجهه با دوره کوتاه تعهدات مالی بدون بهای اثر گذاری.که این ریسک ممکن است در تبدیل به ریسک پیش فرض انحطاط یابد.
۴٫قواعد مدیریت ریسک
۴٫۱٫توجیهی برای قوانین موسسات مالی
بانکها و بیمه کننده ها چندین سال قانونمند شده بودند.خصوصا ریسک قراردادی و احتمال ورشکستگی موسسات مالی اینجا بهره است.این ریسک روی صاحبان سرمایه و بستانکاری بانکها و شرکتهای بیمه اثر می گذارد اما این مورد برای تصدیق قواعد موسسات مالی کافی نیستبه این دلیل که این عوامل بهای ریسک هایی که آنها متحمل می شوند را پرداخته اند و به ابزارهای دیده بانی دست یافتند که اطلاعات کافی برای حفاظت خودشان را در اختیارشان قرار می دهد.علاوه بر این آنها می توانند سهام شخصی شان را در بهای کمتری از انچه که توسط موسسات مالی تصرف شده،مصرف کنند.
در مقابل،سهامداران و سیاست های بیمه لزوما به بازه ابزارهایی برای کنترل منابع این تولیدات دسترسی ندارند.حداقل هزینه این بخش ها با استفاده از چنین ابزارهایی از صاحبان سرمایه و بستانکارانی که دسترسی مستقیم به اطلاعات دارند،بیشتر است.یک مسیر ارزان برای کنترل بانک یا بیمه کننده خریدن سهام آنها است.سرمایه گذارها می توانند گزارشات سالانه و ۳ماهه را دریافت کنند و می توانند در جلسات صاحبان سرمایه شرکت کنند.اگرچه این اطلاعات ممکن است برای تضمین نحوه سرمایه گذاری کافی نباشد.
مهم ترین موضوع برای درنظر گرفتن واقعیت این است که سرمایه گذاران تنوع فرصت طلبانه کمتری نسبت به سهام داران،بستانکاران و مدیران موسسات مالی دارند.این مورد برای یادآوری اینکه سپرده بانکها و سیاست های بیمه به طور سنتی به عنوان اوراق قرضه بدون ریسک در نظر گرفته شده اند،مهم است.برخی کشورها برای حفاظتشانبیمه سپرده یا سرمایه های تضمین بیمه را معرفی کردند،اما این حفاظت ممکن است ریسک های اخلاقی را ایجاد کند و موجب حرکتهای ریسکی که لزوما در بهره سهامداران و سیاست های بیمه و سیستم عمومی مالی شود که بانکها و بیمه کننده ها یک نقش مهم را در آن ایفا می کنند(کرووی و دیگران در سال ۲۰۰۰).ادامه این فصل روی بازار بانکی تمرکز می کند،اما استدلال های مشابه برای بازار بیمه به کار می رود.
به عبارت دیگر بیمه سپرده می تواند موسسات مالی را به ایجاد ریسک های بیشتر که یکبار آنها پوشش حق بیمه شان را پرداخت کرده اند(در یک نرخ ثابت)تشویق کنند.در نیوزلند،بیمه سپرده برای نظم و ترتیب بانکها حذف شده است،اما سرمایه گذاران بیش از این حفاظت نشده اند.شرکت بیمه سپرده کانادا(CDIC)،یک شرکت کرون برای این بیمه در سیستم بانکداری در سال ۱۹۶۷ تاسیس شد.شرکت بیمه سپرده فدرال(FDIC)،یک نقش مشابه را در امریکا از سال ۱۹۳۳ ایفا می کند.ریسک پیش فرض حقیقی است.از سال ۱۹۶۷ بیش از ۴۳ بانک در کانادا ورشکسته شدند.طی سالهای ۲۰۱۲-۲۰۰۷،بیش از ۶۵ بانک آمریکایی متوقف شد و توسط شرکت بیمه سپرده فدرال اکثریت سهام شرکتها را بدست آورد.
در مجموع،هنگامی که ما درباره مشکلات پوشش ریسک بحث می کنیم،همیشه یک سبک و سنگینی بین ممانعت و سطح حفاظت ریسک از ارباب رجوع در حضور ریسک اخلاقی وجود دارد.برای مثال اغلب مشاهده شده که صاحبان سرقت اتومبیل یا سیاست های بیمه تصادف برای کاهش ریسک های تصادف نسبت به رانندگان بیمه نشده کمتر هستند.با این وجود،هنگامی که ریسک اخلاقی بوسیله مکانیسم های مشوق به خوبی کنترل شده باشد،بیمه برای رفاه بیشتر مشتریان نسبت به آنهایی که بیمه نیستند نمایش داده می شود،به این دلیل که بسیاری از ریسک ها به طور صحیح در بازارهای مالی قابل تنوع پذیری نیستند.
تضاد با قراردادهای بین بیمه کننده و بیمه شونده،سهامداران حفاظت شده و نمایندگانی که درباره ریسک های بانک تصمیم گیرنده اند مشابه مردم نیستند.صاحان سپرده(که ممکن است بوسیله ریسک پذیری مدیران بانک قربانی شده باشند)یک مشوق برای حفاظت از خود در ورشکستگی بانک ندارند به این دلیل که از نظر فنی فعالیت های انها نمی تواند اثری بر احتمال ورشکستگی بانکها بگذارد(دیون،سال ۲۰۰۴).
تنها مانع فعالیت دردسترس برای انها گوناگونی سپرده ها بین بانکها است،اما این شکل گوناگونی در حقیقت توسط بانکها تقویت نشده و در نتیجه بسیار پرهزینه است.با هر نرخی،بیمه سپرده ارباب رجوع ها را به متنوع ساختن سپرده هایشان تشویق نمیکند به این خاطر که هر حساب بیش از ۱۰۰هزار دلار CAN در کانادا مربوط به یک نفر است و هر حساب ۲۵۰هزار دلاری در امریکا یک مالک دارد که بیمه کامل برای اکثریت بیشتر ارباب رجوع ها را نشان می دهد.هیئت رئیسه بانک انگیزه قوی برای محدود کردن ریسک ندارند زیرا آنها می دانند که مشتری هایشان حفاظت شده اند.بنابراین انها می توانند ریسک های بزرگی را داشته باشند و سرمایه شان را در پایین ترین سطح برای افزایش سودبخشی حفظ کنند.بنابراین آنها بیگانگی های منفی را در سیستم مالی تولید می کنند که قانون بانک را توجیه می کند.از قرار معلوم بانکها یک نقش مهم را در عملکرد سیستم مالی ایفا می کنند.این ابعاد اقتصاد کوچک، اعتباری به همراه بحران مالی اخیر را بدست آورد.ورشکستگی یک بانک بزرگ می تواند تلفات قابل ملاحظه ای را برای کل سیستم مالی با فراموش کردن ورشکستگی های دیگر بوجود اورد.این فرایند به عنوان ریسک سیستمی شناخته شده است.
ریسک سیستمی بیرونی (معمولا پیش فرض و حتی ورشکستگی) ریسک یک موسسه مالی است که اثرات بیرونی را روی سیستم مالی و حتی اقتصادی دارد.اگر یک بانک بزرگ ورشکست شد،تعهدات مالی اش برای موسسات مالی دیگر می تواند تلفات قابل ملاحظه ای را ایجاد کند،از این رو این بیان رایج است:”بزرگ بودن ورشکسته بودن است”! این ادعا به صورت جدی با ورشکستگی برادران لهمان طی بحران مالی اخیر مورد تحقیق واقع شد(سپتامبر۲۰۰۸).در ذیل ما ارزیابی قوانین بین المللی بانک را توصیف می کنیم.
همانطور که ملاحظه کردید تمامی متن در مورد بیمه و مدیریت بیمه بوده و انجام پایان نامه در این رشته طلب می کند که مثلا مدیریت ریسک در این زمینه بررسی شود وبی در رشته ای مانند مدیریت منابع انسانی موضوع پایان نامه کمی عمومی تر بوده و می تواند در بسیاری از موضوعات وارد شود .

تفاوت انجام پایان نامه مدیریت بیمه با مدیریت منابع انسانی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *